جدول جو
جدول جو

معنی نباغه

نباغه(نُ غَ)
سپوسۀ سر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). هبریه. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد) (المنجد). پوسته هائی که از سر پراکنده شود. (از المنجد). نبّاغ. نبّاغ. نبّاغه. نبّاغه. هبریه. (معجم متن اللغه) ، آرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). طحین. (اقرب الموارد). نباغ. نباغه. (المنجد). آردی که بر خمیر پاشند. (از معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا