معنی نایی
- نایی
- نی نواز، (آنندراج)، نی زننده، نی نوازنده، (ناظم الاطباء) :
یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی،
منوچهری،
آن یکی نایی که نی خوش میزده ست
ناگهان از مقعدش بادی بجست،
مولوی،
ای باده فروش من سرمایۀ جوش من
ای از تو خروش من، من نایم و تو نایی،
؟
، نبات و شکر مصفا، (ناظم الاطباء)
