معنی ناهوشمندی ناهوشمندی (مَ) ناهوشیاری. بی هوشی. بی عقلی. بی فراستی. ابلهی. کانائی. کودنی. بلاهت. ناهوشمند بودن. مقابل هوشمندی. رجوع به ناهوشمند و هوشمندی شود لغت نامه دهخدا