معنی نامبردار کردن نامبردار کردن (شُدَ) به نام و شهرت رساندن. شهرت بخشیدن. مشهور کردن، تربیت کردن. پرورش دادن و به حد لیاقت و شهرت رساندن. به جاه و منصب رساندن. سری و سروری بخشیدن: نرفت از جهان سعد زنگی به درد که چون تو پسر نامبردار کرد. سعدی لغت نامه دهخدا