کنایه از نامدار شدن و شهرت گرفتن نام. (از آنندراج). شهره شدن. شهرت یافتن. علم شدن. مشهور و سرشناس گشتن. - نام برآمدن بر آفاق، شهرۀ جهان گشتن. مشهور گیتی شدن. در همه عالم شهرت یافتن: چون آفتاب از نظر گرم عمرهاست صائب بر آمده ست بر آفاق نام ما. صائب. - نام برآمدن به صفتی یا کاری، بدان کار و صفت مشهور و انگشت نما شدن: بسی نماند که پنجاه روزه عاقل را به پنج روزه به دیوانگی برآید نام. ؟ - نام به ننگ برآمدن، به ننگ شهره شدن. بدنام شدن. ننگین نام شدن: مرا سرنهان گر شود زیر سنگ از آن به که نامم برآید به ننگ. فردوسی