جدول جو
جدول جو

معنی نافه مشک

نافه مشک
(فَ / فِ یِ مُ / مِ)
نافجه. فارهالمسک. (السامی فی الاسامی). نافجه. (دهار). لبیخه. (منتهی الارب). نافه:
نافۀ مشکم که گر بندم کنی در صد حصار
سوی جان پرواز جوید طیب جان افزای من.
خاقانی.
چون نافۀ مشک شب بسوزد
بس عطسه که آن زمان زند صبح.
خاقانی.
چندین هزار نافۀ مشک امید را
بر مجمر نیاز به یکدم بسوختم.
خاقانی.
و رجوع به نافه و ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا