ناف مشکین آهو. نافه: خاک آن ره که سگ کوی تو بگذشت بر او شیرمردان را از نافۀ آهو کم نیست. خاقانی. هنرت مشک نافۀ آهوست چه عجب مشک درد سر زاید. خاقانی. نافۀ آهو شده ست ناف زمین از صبا عقد دوپیکر شده ست پیکر باغ از هوا. خاقانی. نیفۀ روبه چو پلنگی به زیر نافۀ آهو شده زنجیر شیر. نظامی. رجوع به نافه شود. ، کنایه از موی خوشبوی باشد که زلف و کاکل معشوق است. (آنندراج). رجوع به نافه شود