معنی نازبو نازبو ریحان، (محیط اعظم) (فرهنگ نظام) (فرهنگ رشیدی) (شمس اللغات)، ریحان، شاهسفرم، (ناظم الاطباء)، شاه اسپرم، شاه اسفرغم، (بحر الجواهر) : بر سر خوانی که بود نازبو زینت آن خوان بود از رنگ و بو، ؟ (از آنندراج) لغت نامه دهخدا