جدول جو
جدول جو

معنی نازاردن

نازاردن
(کَ ثَ ءَ)
ناآزردن. نیازردن:
که تا زنده ام هیچ نازارمت
برم رنج و همواره ناز آرمت.
اسدی.
رجوع به آزردن و نیازردن شود.
- امثال:
خون بریزد که موی نازارد، شبیه با پنبه سر بریدن
لغت نامه دهخدا