معنی نارمیده نارمیده (گَ دی دَ / دِ) نیارامیده. نیارمیده. استراحت نکرده. نیاسوده مقابل آرمیده. رجوع به آرامیده شود، نرمیده. رم نکرده. مقابل رمیده. رجوع به رمیده شود لغت نامه دهخدا