از شاعران قرن دهم است. مردی خوش طبع و عاشق مزاج بود و به عشق دلبری نظام نام مراحل زندگی پیمود و قصیده ای که به نامش انشاء نمود مطلعش این است: من دلشکسته گویم صفت نظام نامی که نداشت بی وصالش دل ناتوان نظامی. آخر از ناسازی دوران در وطن بجان آمد و در عهد همایون پادشاه به هندوستان آمده به رتبۀ تقرب پادشاهی رسید. در سال 966 هجری قمری در هندوستان وفات کرد. از اشعار اوست: وه چه خرام است قد یار را بنده شوم آن قد و رفتار را. # سر کویت که عمری بودم آنجا به عمر خود کجا آسودم آنجا؟ چه پرسی: نادری چونی در آن کو؟ گهی ناخوش گهی خشنودم آنجا. # گرد یاقوت لب لعلت عجب خطی دمید هیچکس در دور یاقوت اینچنین خطی ندید