جدول جو
جدول جو

معنی ناخن کبود

ناخن کبود
(خُ کَ)
آن که بر اثر سرمازدگی یا بیماری، خون در ناخن او فسرده باشد:
به عزلت نشینان صحرای درد
به ناخن کبودان سرمای سرد.
نظامی.
، که بر اثربیماری و تب، خون در ناخن او فسرده باشد و ناخنش کبود شده باشد:
از تب هجران تو ناخن کبود
پیش تو انگشت زنان کالامان.
خاقانی.
عمر من اندر غمش رفت چو ناخن به سر
ماندم ناخن کبود از تب هجران او.
خاقانی
لغت نامه دهخدا