جدول جو
جدول جو

معنی ناثر

ناثر
(ثِ)
گوسفندی که از بینی وی کرم مانندی برآید. (منتهی الارب) (آنندراج). آن گوسفند که چون سرفد چیزی از بینی وی بیفتد. (مهذب الاسماء). الشاه تطرح من انفها کالدود. (اقرب الموارد) ، گوسپند عطسه زننده. (شمس اللغات) ، نثرنویس. مقابل شاعر. (فرهنگ نظام). خلاف الناظم. (اقرب الموارد) ، پراکنده کننده. (ناظم الاطباء). اسم فاعل از نثر. (اقرب الموارد) ، النخله تنفض بسرها. (اقرب الموارد). درخت خرما که میوه برفشاند
لغت نامه دهخدا