معنی ناپاک تن ناپاک تن (تَ) ناپارسا. بی عفت. ناپرهیزگار. بدکاره: شد آن جادوی زشت و ناپاک تن به نزد زریر آن سر انجمن. دقیقی. که آرمت با دخت ناپاک تن کشم زارتان بر سر انجمن. فردوسی. بگفت ای نگون بخت بدبخت زن خطاکار ناپاک و ناپاک تن. (قصص ؟) لغت نامه دهخدا