جدول جو
جدول جو

معنی میم

میم
نام حرف بیست وهشتم از الفبای فارسی و بیست وچهارم از الفبای عربی، رجوع به ’م’ شود،
- اصحاب المیم، آنهائی که مطالب و اسرار و گنجینه های مخفی را جستجو میکنندزیرا نخستین حرف این کلمه ’م’ است، (دزی ج 2 ص 630)،
- چو میم، مخفف چون میم، مانند میم، سخت تنگ به سان حلقۀ میم:
شاد و خرم زی و می میخور از دست بتی
که بود جایگه بوسۀ او تنگ چو میم،
؟ (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 390)،
کاین خط پیوسته بهم در چو میم
ره ندهد تا نکنندش دو نیم،
نظامی،
- چون میم، مانند میم، رجوع به ترکیب قبل شود،
- حلقۀ میم، دهان تنگ معشوق، (یادداشت مؤلف)،
- مانند حلقۀ میم،سخت تنگ، (یادداشت مؤلف) :
دهان تنگ تو میم است گوئی
شکنج زلف تو جیم است گوئی،
نظامی،
- میم بودن، شبیه حرف ’م’ بودن، سخت تنگ بودن، به سان حلقۀ ’م’ بودن،
- میم حلقه دار، میم مطوق، رجوع به میم مطوق شود،
- میم زراندود، کنایه از ماه، (آنندراج)،
- میم کاتب، نابینا وکور، (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان)، کنایه از کورچشم، (غیاث)،
- میم مطوق، آلت مردی، (ناظم الاطباء) (آنندراج)، نره، میم حلقه دار:
آنچه از آن مال در این صوفی است
میم مطوق الف کوفی است،
نظامی (گنجینۀ گنجوی ص 151 و مخزن الاسرار ص 142)،
، کنایه از لب آنگاه که به شکرخنده گشوده شود، کنایه از دوات، (آنندراج)، چاه، (ناظم الاطباء)، کنایه از مقعد، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا