از میش، منسوب به میش، هرآنچه به میش (گوسفند) نسبت دارد: چشمهای میشی، (از یادداشت مؤلف)، اشهل، شهلا، به رنگ چشم میش، (یادداشت مؤلف)، (اصطلاح عامیانه) رنگ سبز روشن، ماشی روشن، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)، - چشم میشی، رنگی بین زاغ و قهوه ای در چشم، رنگ سبز روشن، ماشی روشن، (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)، اشهل، شهلا، چشمانی به رنگ چشم میش، ، قسمی بادام به جهرم، (یادداشت مؤلف)، میش بودن، صفت و حالت میش داشتن، یعنی رام و بی آزار بودن، - امثال: میشی پیشه کن بگذار گرگی، (یادداشت مؤلف)