جدول جو
جدول جو

معنی میسون

میسون(مَ)
نام دختر بجدل، مادر یزید بن معاویه بن ابی سفیان. (از ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف) (از منتهی الارب). بنت بجدل الکلبی، زوجه معاویه و مادر یزید. (از حبیب السیر چ سنگی ج 2 ص 241) (از العقدالفرید ج 5ص 123 و 137 و 140 و 154) (از تاریخ الخلفاء ص 137)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با میسون

میسون

میسون
کودک خوش قامت نیکوروی. (منتهی الارب، مادۀ م ی س) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

میگون

میگون
به رنگ می، همرنگ شراب، سرخ رنگ، برای مِثال هردم به یاد آن لب میگون و چشم مست / از خلوتم به خانۀ خَمّار می کشی (حافظ۲ - ۶۳۴)
میگون
فرهنگ فارسی عمید