معنی میس
- میس (عُ هََ)
- میسان. خرامیدن. (منتهی الارب) (دهار) (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). تبختر نمودن. (ناظم الاطباء) ، بی باکی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، افزون کردن خدای مرض کسی را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، خشک شدن. (المصادر زوزنی)