معنی میزنده - لغت نامه دهخدا
معنی میزنده
- میزنده(زَ دَ / دِ)
- نعت فاعلی از میزیدن. بول کننده. ادرارکننده. شاشنده. که بشاشد. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با میزنده
خیزنده
- خیزنده
- جهنده جست زننده، آنکه از زمین بلند شود و بپا ایستد
فرهنگ لغت هوشیار
ریزنده
- ریزنده
- کسی که چیزی را بر زمین یا از ظرفی به ظرف دیگر جاری می کند
فرهنگ فارسی عمید