جدول جو
جدول جو

معنی میراث خور

میراث خور
(دِ رَ گُ)
میراث خورنده. وارث. (ناظم الاطباء) :
قارون کند اندر دو نفس تیغ جهادت
یک طائفه میراث خور و مرثیه خوان را.
انوری.
- امثال:
چشته خور بدتر از میراث خور است. (امثال و حکم دهخدا). و رجوع به میراث خوار شود.
- میراث خور شدن، مالک میراث شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا