معنی میخ قدم
- میخ قدم (قَ دَ)
- که قدمی چون میخ کوفته بر جایی پا بر جای دارد، کسی که نمی تواند حرکت کند. (یادداشت لغت نامه) ، لنگ و پاشکسته که نمی تواند راه رود. (ناظم الاطباء). کسی را گویند که پاشکسته به کنجی نشسته باشد و به جایی نرود. (برهان) (آنندراج)
