معنی میانک میانک (نَ) مرکب از مهما ادات شرط + امکن فعل شرط آن، هر وقت که ممکن شود. تا وقتی که ممکن باشد. (غیاث). تا بتوان. به اندازۀ توانائی. در حد امکان. حتی المقدور لغت نامه دهخدا