جدول جو
جدول جو

معنی مهره زن

مهره زن(دُ کَ / کِ)
مهره زننده. آن که کاغذ و قماش را به مهره جلا دهد. (آنندراج). صقال. (دهار) (مهذب الاسماء). صاقل، آخیزگر. دیوارزن. رهاص. آن که چینه کشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با مهره زن

مهره زدن

مهره زدن
مهره کشیدن بر صاروج یا کاغذ و غیره برای لغزنده و براق شدن آن. جلا دادن. پرداخت کردن. صیقل کردن. صقال: آن خانه سفید کردند و مهره زدند که گویی هرگز بر آن دیوارها نقش نبوده است. (تاریخ بیهقی ص 118) : ترزیز، مهره زدن کاغذ. (دهار) (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

موره زن

موره زن
زنگ زدا. (نامۀ دانشوران ج 2 ص 398 ذیل ترجمه ابوالعباس موره زن بغدادی). صیقلی. صاقل. روشنگر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

شماره زن

شماره زن
آلتی است فلزی که به وسیله آن پس از چاپ کردن اوراق شماره زده می شود. در قسمت بالای آن دستگیره ای فنری است که اگر آنرا با دست به طرف پایین فشار دهیم به وسیله شماره های فلزی که در داخل شماره زن قرار داده شده شکل یک عدد را بر روی کاغذ می زنند. شماره های فلزی که در داخل ماشین وجود دارد به طور خودکار عوض میشوند به این معنی که وقتی دستگیره را فشار می دهیم و یک مثلا عدد یک (1) بروی کاغذ زده شد شماره عوض می شود عدد دو (2) بروی کاغذ نقش خواهد بست
فرهنگ لغت هوشیار