جدول جو
جدول جو

معنی مهرمند

مهرمند(مِ مَ)
دارای مهر. بامحبت. دوست:
آنچنان رو که غلامان رفته اند
تا سگش گردد حلیم و مهرمند.
مولوی
لغت نامه دهخدا