معنی مهرمانی - لغت نامه دهخدا
معنی مهرمانی
مهرمانی(مِ)
مهرگانی، که نام لحن بیست و پنجم باشد از سی لحن باربد. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با مهرمانی
بهرمانی
بهرمانی
پارسی تازی شده بهرمان یا کند سرخ (یا کند یاقوت) نوعی یاقوت سرخ
فرهنگ لغت هوشیار
مهرگانی
مهرگانی
مهرگان، در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مِثال چو نو کردی نوای مهرگانی / ببردی هوش خلق از مهربانی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
قهرمانی
قهرمانی
درتازی نیامده کهرمانی پهلوانی، کارفرمایی، نگهبانی فرمانروایی، کارفرمایی: اگر اشتر و اسب و استر نباشد کجا قهرمانی بود قهرمان را ک، پهلوانی دلیری، نگهبانی محافظت
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.