معنی مهرم - لغت نامه دهخدا
معنی مهرم
- مهرم(عَ لَ)
- سخت پیر و کلانسال گردیدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مهرمه. هرم
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با مهرم
مهرو
- مهرو
- ماهرو، آنکه رویی زیبا چون ماه دارد، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین سردار ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
مهرک
- مهرک
- از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای جهرم در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی