معنی مهرج - لغت نامه دهخدا
معنی مهرج
- مهرج(مُ هََ رْ رِ)
- آنکه سخنهای خنده دار گوید و مزاح کند. (از اقرب الموارد). دلقک
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با مهرج
مهرج
- مهرج
- اسب بسیارتک نیک رونده. (منتهی الارب). اسب بسیاررو. ج، مهارج. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
مهرو
- مهرو
- ماهرو، آنکه رویی زیبا چون ماه دارد، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین سردار ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
مهرک
- مهرک
- از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای جهرم در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی