جدول جو
جدول جو

معنی مهرانگیزی

مهرانگیزی(مِ اَ)
عمل مهرانگیز. رجوع به مهرانگیز شود
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با مهرانگیزی

مهرانگیز

مهرانگیز
برانگیزاننده محبت و دوستی، ایجاد کننده مهر و محبت و عشق، مهرپویا، پوینده مهر
مهرانگیز
فرهنگ نامهای ایرانی

مهرانگیز

مهرانگیز
انگیزندۀ مهر و محبت. انگیزندۀ شوق و دوستی:
گفتی افسانه های مهرانگیز
که کند گرم شهوتان را تیز.
نظامی (هفت پیکر ص 14).
سوی خرگاه راند مرکب تیز
دید پیری چو صبح مهرانگیز.
نظامی.
حکایتهای مهرانگیز میگفت
که بر بانگ حکایت خوش توان خفت.
نظامی
لغت نامه دهخدا

شورانگیزی

شورانگیزی
فتنه و آشوب و فساد و هنگامه. (ناظم الاطباء). فتنه و آشوب انگیختن. فتنه جویی
لغت نامه دهخدا