جدول جو
جدول جو

معنی مهراس

مهراس
(مِ)
پیشرو گروهی از موبدان و دانایان که قیصر روم با باژ و ساو نزد انوشیروان فرستاده است:
گزین کرد از آن فیلسوفان روم
سخنگوی بادانش از پاک بوم...
چو مهراس داننده شان پیشرو
گوی در خرد پیر و در سال نو...
چو مهراس نزدیک کسری رسید
به رومی یکی آفرین گسترید.
فردوسی (شاهنامه 698/41-705)
پدر الیاس و الیاس مرزبان خزر بوده است به روزگار لهراسب شاه:
به مرز خزر مهتر الیاس بود
که پور جهاندیده مهراس بود.
فردوسی (شاهنامه 681/14)
لغت نامه دهخدا