نام پادشاه کابل، جدمادری رستم، بدین توضیح که دختر وی رودابه از سیندخت، زن دستان زال بود و رستم از او بزاد: من از دخت مهراب گریان شدم چو بر آتش تیز بریان شدم. فردوسی. تو را بویۀ دخت مهراب خاست دلت را هُش ِ سام زابل کجاست. فردوسی. یکی پادشا بود مهراب نام زبردست با گنج و گسترده کام. فردوسی
منسوب به مهر، یکی از خاندانهای عصر ساسانی، مرکب از مهر (محبت یا خورشید) + ان (پسوند نسبت)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر اورند سردارایرانی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی