حالتی که قبل از تب و لرز عارض شود و آن چنانست که گویی جاروی تر بر پشت شخص کشند و وی احساس سرما سرما کند زنجموره قشعریره. یا مور مور شدن کسی را حالت مور مور دست دادن او را
دهی است جزء بخش خرقان شهرستان ساوه. سکنۀ آن 533 تن. آب آن از قنات و رود خانه محلی و محصول آن غلات و سیب زمینی و انگور است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 1)
عکبر، که چیزیست شبیه به موم با اندک عسل آمیخته و غیر آن هر دو است که در خانه زنبور عسل بهم میرسد. و برخی آنرا وسخ کوایرالنحل دانسته اند. (از مخزن الادویه). زنبور عسل زمستان گاه درِ لانۀ خود را با آن مسدود کند و آن غالباً سیاه رنگ باشد. و رجوع به عکبر و وسخ الکوایر شود
مهر سلیمان. (آنندراج). مهر جمشید. خاتم و انگشتر جمشید. در حقیقت مراد از آن خاتم سلیمان است. در اسطوره های ایرانی بعد از اسلام سلیمان و جمشید تخلیط شده اند. صاحب آنندراج آرد: گویند مهری بود که بر آن نقش اسم اعظم بود: خدنگت مرغ پرنده است و اسپت باد پوینده مطیعت گشت مرغ و باد، گویی مهر جم داری. امیرمعزی. رجوع به خاتم جم و خاتم سلیمان و مهر سلیمان شود