جدول جو
جدول جو

معنی مهر خم

مهر خم(مُ رِ خُ)
کنایه از سکوت و خاموشی است. مهر جم نیزآمده است و مهر فم هم، و این اخیر صحیح است یعنی مهر دهان. (از برهان)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با مهر خم

مهر جم

مهر جم
مهر سلیمان. (آنندراج). مهر جمشید. خاتم و انگشتر جمشید. در حقیقت مراد از آن خاتم سلیمان است. در اسطوره های ایرانی بعد از اسلام سلیمان و جمشید تخلیط شده اند. صاحب آنندراج آرد: گویند مهری بود که بر آن نقش اسم اعظم بود:
خدنگت مرغ پرنده است و اسپت باد پوینده
مطیعت گشت مرغ و باد، گویی مهر جم داری.
امیرمعزی.
رجوع به خاتم جم و خاتم سلیمان و مهر سلیمان شود
لغت نامه دهخدا

گهر خر

گهر خر
خرنده جواهر، نوازنده شاعر و سخنور: جهانی بگوهر بر انباشتم که چون شاه گوهر خری داشتم. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

مهر رخ

مهر رخ
دارنده چهره ای چون آفتاب تابان: (آمد ازو در وجود کودک فرخنده ای سرو قد گلعذار مهر رخ و مه لقا) (هاتف. چا 2 وحیدص 108)
مهر رخ
فرهنگ لغت هوشیار

مهر موم

مهر موم
مهری که از موم سازند. (آنندراج). مهر و موم. رجوع به مهر و موم ذیل مهر شود
لغت نامه دهخدا

مهربخت

مهربخت
آزادکردۀ مهر. نجات دادۀ مهر. در بیت ذیل تعبیری است از شراب انگوری:
از آن ماه پروردۀ مهربخت
که از ماه تن دارد از مهر جان
چو بر کف گرفتیش گویی مگر
همی بر سخن بشکفد ارغوان.
؟ (از تاج المآثر)
لغت نامه دهخدا