جدول جو
جدول جو

معنی مهذف

مهذف(مُ ذِ)
مرد شتاب رو و تیز. (منتهی الارب) (از آنندراج). مرد شتاب رو چابک. (ناظم الاطباء). هذاف. تندرو. جلد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با مهذف

مخذف

مخذف
گوشۀمقرن که به آن تیردان یا ترکش استوار گردانند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مجذف

مجذف
خَلَه. فَیَه. پاروی کشتی. (زمخشری، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

مجذف

مجذف
کوتاه گام زننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، تیزرونده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد) ، مرغ تیزپر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مهذم

مهذم
شمشیر بران. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). سیف قاطع. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا