جدول جو
جدول جو

معنی مهدی رازی

مهدی رازی(مَ یِ)
سیدمهدی فرزند میرزا غیاث عرب نسابۀ طباطبائی. از شاعران قرن یازدهم است. در شیراز تحصیل کرد و سپس به اصفهان رفت. از اوست:
دم مسیح چمن در هوای بوی تو بود
که غنچه سربه گریبان جستجوی تو بود
هنوز حیرت امکان در عدم می زد
که عکس روی تو آیینه دار روی تو بود.
(از تذکرۀ نصرآبادی صص 163-164) (از فرهنگ سخنوران)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با مهدی رازی

مهدی خانی

مهدی خانی
نوعی برنج که در رود بار قزوین کاشته میشد اکوله
مهدی خانی
فرهنگ لغت هوشیار

مهدی شیرازی

مهدی شیرازی
ابن حاجی میرزا صادق بن میرزا ابوطالب کلانتر. شاعر بود و در قرن دوازدهم می زیست. از اوست:
شمع از تف آهم اگر افروختن آموخت
پروانه هم از سوختنم سوختن آموخت.
(از فرهنگ سخنوران) (از فارسنامۀ ناصری ج 2 ص 105).
و رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا

مهدی خانی

مهدی خانی
منسوب به مهدی خان نامی. نوعی برنج که در رودبار قزوین کاشته می شد. اکوله، قسمی انگور سفید زودرس. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا