مولانا مشربی. از قم است و به اتوکشی شهرت داشت. در اوایل به کسب خود روزگار میگذرانید، ولی عاقبت از آن دلگیر شده شاعری اختیار کرد. شخصی نامراد است. طبع شعرش چنان بود که ذیلاً ذکر میشود: سر تا به قدم سوختۀ آتش عشقیم پروانۀ پرسوخته را رتبۀ ما نیست. نخواهد رفت ذوق غمزۀ خونریزت از جانم فریب عشوه ات گر صد رهم عمر ابد بخشد. مشکل که فلک کینۀ دیرینه نخواهد امروز که او را چو تو بیدادگری هست. (از مجمع الخواص ص 241)