مولانا مولانا صفی، پسر مولانا حسین واعظ است و بغایت جوانی درویش وش و دردمند و فانی صفت است و دو بار بجهت شرف صحبت خواجه عبیدالله از هرات به دارالفتح سمرقند رفت، گویند که آنجا بشرف قبول ممتاز و بسعادت ارشاد و تلقین سرفراز گشته به خراسان آمد و طبعش خوب است. این مطلع از اوست: با لب لعل و خط غالیه گون آمده ای عجب آراسته از خانه برون آمده ای. (ترجمه مجالس النفائس ص 98)