جدول جو
جدول جو

معنی موقوف داشتن

موقوف داشتن
(بِ شُ دَ)
موقوف کردن. بازداشتن. دست برداشتن از. کنار گذاشتن. بازایستادن. بازایستادن از. ترک کردن:
دیدن آئینه را موقوف خواهی داشتن
گر بدانی حال من در انتظار خویشتن.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا