جدول جو
جدول جو

معنی موزه دوز

موزه دوز(نَ / نِ)
کفشگر. چکمه ساز. خفاف. (یادداشت مؤلف). چکمه دوز و آنکه چکمه می سازد. (ناظم الاطباء). کفشگر. (آنندراج). خفاف. (ملخص اللغات حسن خطیب) (دهار) :
که در کشور من یکی موزه دوز
بدین گونه شاد است و گیتی فروز.
فردوسی.
هم اکنون شتر بازگردان ز راه
درم خواه و از موزه دوزان مخواه.
فردوسی.
فرزوم، کندۀ موزه دوزان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا