معنی موزج موزج (مَ زَ) فارسی معرب بمعنی خف، و اصله موزه. (جمهرۀ ابن درید از سیوطی در المزهر). موزه. (دهار). مأخوذ از موزۀ فارسی و به معنی آن. ج، موازج، موازجه. (ناظم الاطباء). رجوع به موزه شود لغت نامه دهخدا