معنی مودع مودع(مُ وَدْ دَ) تودیعشده. امانت گذاشته شده. سپرده شده: آنچه او بیان می کند مفصل تر و کامل تر از آن است که در خزانۀ حفظ ما مودع است. (تاریخ بیهق ص 11) ، موضوع. موضوعه. مودعه. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا