جدول جو
جدول جو

معنی موتی

موتی(مَ)
ممال موت̍ی. جمع واژۀ میت. مردگان. (یادداشت مؤلف) :
زهی روایح جودت ز راه استعداد
امید شرکت احیا فکنده موتی را.
انوری.
بسان غنچه بدن در کفن همی بالد
ز اعتدال هوای بهار، موتی را.
سلمان ساوجی.
و رجوع به موت̍ی و میت شود
لغت نامه دهخدا