جدول جو
جدول جو

معنی مواضع

مواضع
(مَ ضِ)
جمع واژۀ موضع به معنی جای. (آنندراج) (اقرب الموارد) (دهار) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن جرجانی ص 96) ، جایها و محلها و قریه ها. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ موضع. جایگاهها. محلها. موقعها. موردها. مطلق مکانها: اگر مواضع حقوق به امساک نامرعی دارد به منزلت درویشی باشد. (کلیله و دمنه). در آن مواضع که به روزگار دیگر پادشاهان ملک ملوک را ناسزا می گفتند امروز همواره عبادت می کنند. (کلیله و دمنه). هر که...در مواضع شبهت به رخصت و غفلت راضی گردد از... میامن مجاهدت در عبادت باز ماند. (کلیله و دمنه) ، سرگذشتها. (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح منطقی) طوبیقا، و آن درجدل قوانین و اموری است که بدان صناعت جدل را تنظیم کنند. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به طوبیقا شود
لغت نامه دهخدا