سازواری داده شده. (منتهی الارب). سازواری داده شده و تألیف کرده شده و الفت داده شده و همخوکرده شده. (ناظم الاطباء). الفت داده شده. موافقت افکنده شده میان... ج، مؤلفین. (از یادداشت مؤلف) ، عدد هزار کامل شده. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تألیف یافته. تألیف شده. نوشته شده. کتاب یا رساله که به وسیلۀ کسی گردآوری و تألیف یافته باشد. (از یادداشت مؤلف) ، ترکیب شده. مرکب. (یادداشت مؤلف) ، مؤلفه. دارای الف. باالف. الف دارشده. حرف یا کلمه ای که دارای الف است: طای مؤلف، مقابل تای منقوط. و همچنین ظای مؤلف. و این هر دو تعبیر را غیر عرب آرند، چه عرب خود در تلفظ بین طاء و تاء، و ظاء و زاء فرق آشکار میکند. (یادداشت مؤلف)