جدول جو
جدول جو

معنی مؤتفک

مؤتفک(مُءْ تَ فِ)
نعت فاعلی از ائتفاک. (از منتهی الارب مادۀ اف ک). منقلب گردیده. زیر و زبر شده و سرنگون گشته از زلزله. (ناظم الاطباء) ، برگرداننده و بازگرداننده از چیزی. (غیاث) (آنندراج) ، صاحب شک. (حاشیه مثنوی چ خاور). شک کننده. شکاک. دیرباور:
کاروانی دید از دور آن ملک
گفت میری را که رو ای مؤتفک.
مولوی (مثنوی دفتر ششم ص 358 چ خاور).
، دروغگو. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا