جدول جو
جدول جو

معنی منوق

منوق
(مُ نَوْ وَ)
شتر ریاضت یافتۀ رام کرده، خرمابن گشنی داده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، شتر بر صف ایستاده و بر گیاه بازداشته. (منتهی الارب) (آنندراج). هرچیز مرتب شده و منظم گشته و برصف ایستاده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا