معنی مندلق
- مندلق(مُ دَ لِ)
- آنکه می گذرد و پیش می رود در رفتن و دویدن. (ناظم الاطباء) ، هر آنچه بیرون می افتد و ازجای خود برمی آید مانند روده از شکم و شمشیر از غلاف. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، توجبه و یا گروه سواران که به ناگاه رسد و هجوم آورد. (ناظم الاطباء). رجوع به اندلاق شود
