جدول جو
جدول جو

معنی مندفعه

مندفعه
(مُ دَ فِ عَ / عِ)
مندفعه. تأنیث مندفع. رجوع به مندفع شود.
- مواد مندفعه، (در طب قدیم) عبارت بودند از پیشاب و طمث و عرق و مدفوع و امثال آنها. این استفراغات یا طبیعی بودند به مانند موادی که مذکور افتاد یا غیر طبیعی به مانند رعاف. (محمود نجم آبادی ترجمه قصص و حکایات المرضی رازی ص 9)
لغت نامه دهخدا