معنی منجو منجو(مَ جُوو) بریده. (منتهی الارب). بریده و قطع شده. (ناظم الاطباء) ، رهیده. (منتهی الارب). رهیده. رسته شده. (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا