جدول جو
جدول جو

معنی منجنیق انداز

منجنیق انداز(نِ فُ)
منجنیق اندازنده. آنکه با منجنیق سنگ یا جز آن اندازد:
خلیل وار بتان بشکند که نندیشد
ز آفرازۀ نمرود منجنیق انداز.
سوزنی.
برون او همه دیوان منجنیق انداز
درون او همه دیوان آفتاب نقاب.
بدر چاچی (از آنندراج).
رجوع به منجنیق شود
لغت نامه دهخدا