معنی منجس
- منجس(مُ نَجْ جِ)
- نجس کننده. ناپاک کننده. رجوع به تنجیس شود، آنکه تعویذ تنجیس بر وی آویزند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کسی که بر وی جهت دفع چشم زخم تعویذ تنجیس آویزند، از قبیل مهره و استخوان مرده و پلیدی و لتۀ حیض و جز آن. (ناظم الاطباء). رجوع به تنجیس شود
